همیشه بعد از بهجا آوردن نماز شب شروع به مطالعه تفسیر قرآن میکرد و پاسخ تمام سؤالاتش را از قرآن مییافت، منزل محقر ستار آرامش عجیبی داشت. گروه جهاد و مقاومت مشرق - درهای شهادت در اسلام همچنان باز است و واژههایی نظیر ایثار و شهادت و از خودگذشتگی جزو خصوصیات این دین الهی است، خودمانیم! در روزهای جنگ ایران و رژیم بعث عراق اگر همین صبرها و پایداریها نبود بعد از دفاع مقدس چیزی بنام فرهنگ شهادت به دست ما نمیرسید. حالا هم صبر و پایداری خانوادۀ شهدا ضامن حفظ خون شهدای مدافع حریم اسلام شده است، به سرزمینی قهرمان و پهلوانپرور چون کرمانشاه آنجایی که شرف و غیرت در سیمای اهالی این خطه از کشور به خوبی آشکار و نمایان است و هر کس در این شهر پا میگذارد یاد مردان سخت کوش و مقاوم می افتد؛ به زیبا شهر کرمانشاه منزل شهید ستار عباسی پنجمین شهید مدافع حرم این استان که آرمان شهادت را پیشه دفاع از حرم مطهر پرچمدار نهضت حسینی ساخت و بصیرت و دینداری او الگوی جوانان متعهد و انقلابی شد رفتم. پدر شهید هم از پسرش برایم گفت... از پسری که در جوانی عصای دستاش شده بود... خوش بحال پدرهایی که پسری شبیه ستار عباسی دارند... پسری که بارها و بارها مردم پشت سرش گفتهاند : خدا خیرت دهد... ستار عباسی سختکوش و پر انرژی بود؛ از آن بسیجیهایی که برای فعالیتهای فرهنگی وقت میگذاشت و بخش عمدۀ زندگیاش وقف کار و تلاش د, ...ادامه مطلب
از مکان و زمان شهادتش خبر داشت خانم مینا عباسی همسر شهید والامقام بعد از تبریک و تسلیت شهادت همسرش می گوید: ستار همیشه آرزوی شهادت داشت و در این مدت چهار سال زندگی مشترکمان بارها از شهادت حرف میزد و میگفت: زندگی حقیقی من در آن دنیاست، او حتی از مکان و زمان شهادتش خبر داشت. شهید عباسی به عشق شهادت به مأموریت میرفت. شهید قبل از اعزام به سوریه از امنیت کارش به من اطمینان خاطر داد و میگفت خطری نیست و جای نگرانی وجود ندارد، غافل از اینکه به همکارانش گفته بود که من در این سفر شهید خواهم شد. قبلاً هم گفته بود که من درجایی دور شهید خواهم شد و خبر شهادتم را به شما میدهند. پیش از اعزام به سوریه شبی سراسیمه از خواب برخواست و حال عجیبی داشت به من گفت: خواب عجیبی دیدم حتماً شهید میشوم. همسر شهید میگوید: ستار، همچون اسمش پوشاننده عیوب مردم بود و در احترام به دیگران و حفظ حرمت افراد بسیار زبانزد بود، حقیقتاً لایق شهادت بود. آرزوی دیدار ائمه اطهار (ع) را داشت در مدت کوتاه زندگی مشترکمان برای من دوستی واقعی و همراه بود. بسیار مهربان و فروتن بود. ذکر دائمی او «اللهاکبر» و توصیهاش به من و خانواده پاکی نگاه بود. آخرین تماس تلفنی من با شهید یک روز پیش از شهادت ایشان بود و گفت که مأموریتش یک ماه دیگر به اتمام میرسد. ارادت او به مولا علی(ع) و فاطمه الزهرا(س) او را به آرزویش رساند، از شهادتش , ...ادامه مطلب