گفتگو با همسر شهید زائر شاه؛ از شهدای لشکر فاطمیون شهدای مدافع را فراموش نکنیم تنها چهار سال داشت که دست روزگار واژه پدر را برای همیشه از دفتر زندگیاش پاک کرد. زائر شاه سالها با حسرت حضور بابا روزگار گذراند و همه سهم او از پدر قاب عکسی خاموش و بیصدا بود که هر روز و شب از روی طاقچه به او لبخند میزد. پدرش حاج محمد از قربانیان جنگ طالبان در افغانستان بود. جمشید دلش میخواست بهترین بابا برای تنها دخترش زهرا باشد. اما انگار تقدیر چیز دیگری بود و زهرا هم باید درست مثل بابا سالها در حسرت حضور بابا زندگی کند. در این نوشتار زندگی شهید جمشید زائرشاه را از بیان همسرش طاهره علیزاده مرور میکنیم. خانم علیزاده همسر شما یکی از قهرمانان نابودی داعش است، فکر میکنید شما و دیگر همسران شهدا چه نقشی در این پیروزی داشتهاید؟ به نظر من شهید یک بار شهید میشود ولی بازماندگان شهید به خصوص همسرش هر لحظه شهید میشود به خصوص اگر بچهای از شهید برایش به یادگار مانده باشد. هر بار که دخترم برای پدرش دلتنگی میکند، هر بار که در خیابان دختری را میبیند و نگاهش پر از غم میشود . هر بار که جای خالی او در خانه احساس میشود ما میمیریم و زنده میشویم. به نظر من همسر شهدا در اجر و صواب شهادت شهدا و همچینین وقوع این پیروزی بزرگ نقش مهمی دارند چرا که بعد از شهادت شهید همه مسئولیت زندگی به عهده همسر شهید است , ...ادامه مطلب
شهداے پلاسڪو هرگز فراموش نخواهند شد. ۳۰دے ماه ۹۶ اولین سالگرد عروج آتش نشانان غیور ایران زمین در حادثه ساختمان پلاسڪو. گرامے باد یاد و خاطرشان @jamondegan ┄, ...ادامه مطلب
گفتوگوی مشرق با سمین محمدی مادر جانباز شهید لشکر فاطمیون، عوض رحمانی؛ پسته میشکنم تا خرج سالگرد شهیدم را جورکنم! / نه حقوق می خواهیم و نه مزایا، فقط فراموشمان نکنید 28 بهمن ماه دومین سالگرد پسرم است. دست و بالم برای برگزاری مراسمش خالی است. از در و همسایه پسته گرفتهام تا برایشان بشکنم و پولی که از دستمزد این کار به دست میآورم را برای سالگرد عوض خرج کنم. گروه جهاد و مقاومت مشرق - دلم هوای فاطمه دخترک هشت ساله شهید مدافع حرم حامد بافنده را که میکند. بیدرنگ راهی کرمان میشوم. چند روزی است که فکر و یاد شهید حامد بافنده از ذهنم دور نمیشود. نمیدانم حکایت این به یکباره راهی شدنم در چیست، اما به نیت زیارت خانه شهید به راه میافتم. مسافت دوری است ولی به دیدن لبخند تنها یادگار شهید میارزد. راه کرمان، شهرستان رفسنجان روستای لاهیجان را در پیش میگیرم تا به خانه شهید برسم. میان راه همه حواسم به عکسهای شهداست که در و دیوار را آراستهاند، عکسهایی که در میانشان نشانی از شهید حامد بافنده تنها شهید ایرانی مدافع حرم شهرستان رفسنجان نیست. اینجاست که معنی غربت شهدای لشکر فاطمیون را بهتر متوجه میشوم. کمی جلوتر، به روستای لاهیجان میرسم که بر تارک افتخارات خود نام 44 شهید دفاع مقدس و دو شهید مدافع حرم به نامهای حامد بافنده و عوض رحمانی را دارد. ابتدا قدم بر مزار شهدا میگذارم، اما وقتی چ, ...ادامه مطلب
به محض اینکه صهیونیستها به ما ضربهای بزنند، ما انتقام خواهیم گرفت و آتش این خونخواهی شعلهور خواهد ماند و هر روز برافروختهتر میشود تا دشمن را بسوزاند و پرچم توحید را برافراشته سازد. به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، او اولین زنی نبود که دست به چنین اقدام بزرگی میزند اما چیزی که سال 2004 این بانوی 22 ساله را چون نگین در میان شش زن پیش از خود بیشتر میدرخشاند این بود که او دلبستگی و عشقی فراتر از زنان دیگر استشهادی در دنیا داشت و آن وجود دو فرزند بود که از جان عزیز ترشان میداشت. ریم دختری تحصیل کرده بود و در کنار همسر خود زندگی مرفه و خوشی را میگذراند. پدرش نیز «صالح» نماینده یکی از شرکتهای باطری سازی خودروهای آلمانی بود و از ثروتمندان محسوب میشد. اما ریم ورای همه این ها به دنبال خوشبختی و سربلندی برای همه مردم سرزمینش بود. تحمل دیدن ظلمی که از جانب فرزندان بنی صهیون به هموطنانش روا داشته میشد قلبش را میآزرد و در شرایطی که وسیله قوی تری برای مبارزه در دستش نبود به گردان های عزالدین قسام پیوست تا با انجام عملیات شهادت طلبانه خواب را از چشمان اشغالگران بگیرد و با ریختن خونش میخواست فریاد اعتراض از این همه ظلم و سکوت جامعه جهانی را به گوش دنیا برساند. اینجاست که باید به سران بی غیرت عرب گفت آقایانی که شکم هایتان پر است از حرامی کلاهتان را بگذارید بالاتر! گذرگاه ایریز(بیت ح, ...ادامه مطلب