رفیق مثل رسول (خلیلی

ساخت وبلاگ



اولین گروهی که از ایران اعزام شدند, وظیفه داشتند با حفظ این اصل که اجازه حضور فیزیکی نداریم, ثبات و آرامش را در شهرهای مهم مثل. دمشق و حلب برقرار کنیم.

 اوایل دی ماه که مصادف با اوایل ماه صفر بود ,گروه بعدی انتخاب و اعزام شدیم. در این گروه من و محرم ترک هم بودیم.

 دستور حضور مستشاری نیروهای ایرانی بود .ما به محض ورود مباحثی مثل امنیت راه ها ,دعوت مردم به هم سو شدن اعتقادات برای حفظ کشور و آموزش های اولیه ,مقابله با دشمن را آموزش می دادیم .

بارها با سخت ترین شرایط دست وپنجه نرم کردیم .محرم در مقری که داشتیم بحث آموزش دوره های رزم انفرادی, تخریب و ...را آموزش می داد .

یک روز بعد از کلاس از محرم خواستم که جزوه مربوط به تخریبش را به من به صورت امانت بدهد تا من بتوانم نکات ریزی که محرم ضمن آموزش, بارها به آن اشاره می کند را یاد بگیرم و در اولین فرصت از روی این جزوه کپی بگیرم. 

شب داخل مقرمان بودیم .من ,سیدعلی و محرم کنار هم نشسته بودیم که محرم گفت: 

"شهادت در غربت رنگ و بوی خاص خودش رو داره ".

من و سیدعلی حرفش را تأیید کردیم و زیر همان سقف آسمان باهم قول و قراری گذاشتیم. 

رفیق مثل رسول 

@ahmadmashlab1995

وسایل شخصی ... شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی...
ما را در سایت وسایل شخصی ... شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dshohadaezeinabif بازدید : 269 تاريخ : چهارشنبه 19 دی 1397 ساعت: 21:26