خاطره شهید صدرزاده از شهید حسن قاسمی دانا

ساخت وبلاگ

چقدر خوب است وقتی یک شهید روایت‌گر خاطرات شهید دیگر باشد...

سید ابراهیم (شهید مصطفی صدرزاده) محرم ۹۴ شهید شد ... 

و حسن آقا، رجب ۹۳ ...

کلا حدود ۲۰ روز با هم دوست بودند، آنهم چه دوستی ...

حسن را همان ب بسم الله می گذراند مسئول تک تیر‌اندازها ...

و او برایشان مادری می‌کند ... 

با ماشین تدارکات برای بچه‌ها غذا و سلاح می‌بردند که یک تصادف وحشتناک می‌کنند.

 همه‌ی افرادی که در آن ماشین بودند به شدت مجروح می‌شوند اما حسن سالم سالم می‌ماند!

سید ابراهیم می‌گفت: حسن خیلی بچه‌ی خونگرمی بود.

سریع دوست شدیم و صمیمی. حسن از خاطراتش در پایگاه بسیج و ماجرای حرم رفتنش با ویلچر و ... تعریف می‌کرد ...

همانجا بود که سید فهمید حسن بچه‌ی مشهد و ایرانی است!

پنج شنبه بود حسن گفت برویم حمام!

نزدیک ولادت امیر المومنین(علیه السلام) بود، و حسن همانجا با شور خاصی مدح امیرالمومنین(علیه السلام) می‌خواند و بچه‌ها دست می‌زدند!

ماجرای عملیات امام رضا(علیه السلام) که ۸ نفر داوطلبانه برای پاکسازی ساختمان ۳ که دست دشمن بود، رفتند و دلاوری‌های حسن و رجزخواندن‌هایش و نحوه‌ی تیر خوردن و شهادتش ....

گفتنی نیست ...نوشتنی هم نیست.

خودتان از زبان شهید سید ابراهیم (مصطفی صدر زاده) بشنوید ...

شهید صدرزاده تعریف می‌کرد:

یک هفته بعد از آمدن حسن، سلاح کاتیوشا، مشکل پیدا کرد، و خیلى هم لازم بود. حسن گفت: من درستش می‌کنم. اول باور نکردم که کارى از دستش بر بیاد؛ با اصرار شروع کرد. بعد از ساعتى سلاح درست شد و به کار افتاد؛ باورم شد که حسن دستش پر است و....

 در حلب، شب‌ها حسن با موتور، غذا و وسائل مورد نیاز را به گروهش می‌رساند. ما هر وقت می‌خواستیم شب‌ها به نیروها سر بزنیم با چراغ خاموش می‌رفتیم. یک شب که با حسن می‌رفتیم تا غذا به بچه‌ها برسانیم، چراغ موتورش روشن بود و می‌رفت. 

چند بار گفتم چراغ موتور را خاموش کن. امکان داره با قناسه ما را بزنند. خندید. من عصبانى شدم. با مشت به پشتش زدم و گفتم ما را می‌زنند. دوباره خندید. و گفت: "مگه خاطرات شهید کاوه رو نخوندى که گفته شب روى خاکریز راه می‌رفت و تیر‌هاى رسام از بین پاهاش رد می‌شد؛ نیروهاش می‌گفتن فرمانده بیا پایین. تیر می‌خورى. در جواب می‌گفت اون تیرى که قسمت من باشه هنوز وقتش نشده. تو هم نگران نباش اون تیرى که قسمت من باشه هنوز وقتش نشده". 

و به چشم دیدم که چند بار چه اتفاقهایى برایش افتاد. و بعد چه خوب به شهادت رسید ... 

شهید حسن قاسمی دانا مدافع حرم

وسایل شخصی ... شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی...
ما را در سایت وسایل شخصی ... شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dshohadaezeinabif بازدید : 503 تاريخ : پنجشنبه 25 خرداد 1396 ساعت: 9:17