بچت رو ندیده کجا رفتی

و اما ابو جریحه

اسمی که روی در و  دیوارهای حلب و دمشق و تدمر حک شده اسمی که ترس و دلهره تو دل دشمن انداخته بود 

ابوجریحه

جوان رشید و زیبا با اون خالکوبی های زیادش 

اینقدر غیرتی بود که رو رگ گردنش یه یا علی خالکوبی کرده بود میگفت این گردن باید برا اهل بیت علیهم السلام بره 

ابوجریحه بخدا حالم خوش نیس 

مشتی قرار بود بیایی مترجم خودم بشی ها 

قرار بود بیایی دیوارنویسی کنیما

داغونم کردی با رفتنت 

یل جبهه سوریه چی دیدی که تو هم دل کندی و رفتی

کی باورش میشد جوان به این خوشتیپی با این همه خالکوبی اینقد مودب و کاربلد باشه 

اما تو واقعا برا خدا کار میکردید . 

چقد خوشحال بودی میگفته بالاخره دارم بابا میشم

آخه بچت رو ندیده کجا رفتی