تمام محاسباتم از دنیا به هم ریخت...

ساخت وبلاگ


خاطره ی آموزنده از شهید جواد حسناوی

اقا جواد یه اخلاقی داشت که از روح بزرگش نشأت می گرفت.

جاهایی که باهاش بودم گه گاه می دیدم کسی دست نیاز به سمتش دراز میکنه، دست خالی بر نمی گشت.

یک بار در بازار کربلا غذا خوردیم که شخصی آمد و گفت من گشنه هستم و او همه ی آنچه برای خودمان سفارش داده بود، بدون کاستی برایش سفارش داد.

بهش گفتم آخه تو از کجا میدونی یارو فیلم بازی نمیکنه؟

گفت: من به فیلمش کاری ندارم. مگه وقتی ما از خدا چیزی می خواهیم، او نگاه میکنه که ما لیاقتش را داریم یا نه؟ خدا کریمه و به کرمش می بخشه نه لیاقت ما.

- تمام محاسباتم از دنیا به هم ریخت...

راوى: دوست شهید

 @haram69

وسایل شخصی ... شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی...
ما را در سایت وسایل شخصی ... شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی دنبال می کنید

برچسب : محاسباتم, نویسنده : dshohadaezeinabif بازدید : 242 تاريخ : پنجشنبه 20 مهر 1396 ساعت: 12:37