داشتیم صندلیها را جوش میدادیم که زنگ زد و گفت من هم میآیم، میخواهم کمک کنم.
زمان که ناهار شد رفتیم چیزی بگیریم بخوریم. حاج آقا خلیلی به زور کارتش را به من داد.
رفتیم ولی نگذاشت حساب کنم، گفت: "مهمون رسولیم، بیخیال". تازه سر مزار رسول عقد کرده بود.
پى نوشت:
مشتی ۲۰ روزه مفقودیت قلبمو آتیش زده بود. میگفتم انشاءالله چیزی نیست حتماً یکجا زخمی شدی بردنت بیمارستان.
اما انگار میخواستی تا سفره جمع نشده، خودتو زودتر برسونی به رسول. سلام بهش برسون.
امشب سر سفره امام حسن عسکری [علیه السلام] وقتی گریه میکنی، به آقامون از طرف ما هم تسلیت بگو.
آقا نوید ما هم پیش ارباب یاد کن.
میخوام مهمونت شم.
شهید نوید صفرى
شهید محمدحسن خلیلى (رسول)
@labbaykeyazeinab
وسایل شخصی ... شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی...
ما را در سایت وسایل شخصی ... شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : dshohadaezeinabif بازدید : 178 تاريخ : جمعه 10 آذر 1396 ساعت: 19:45