دل نوشتهی یکی از دوستان شهید برای او:
محمد حسن، شهیدی که با بشارت رفت
حسن جان! دنیای تو در دستت بود و دنیای ما در دل ما،
وچه راحت دنیا و جان شیرینت را با دست دادی و چه سخت دنیا و جان شیرین را با دست گرفتهایم!
چه بگویم، بدانم یا ندانم مهم نیست،
شهر با بودنت تنفس میکرد و دوستدارانت با بودنت زندگی،
اکنون که خوب مینگرم میفهمم،
روزگارانی که ما برای بقاء دوان دوان بودیم تو برای لقاء به سفینة النجاة روان،
و ما چه میدانیم سفینه کجاست و حقیقت نجات چیست؟
«حسن جان اینها را میگویم که بگویم بیچاره ما »
تو بگو چگونه زیستی،
چه گفتی،
چه کردی که بشارت رفتنت را به مادرت دادند،
همان شب که همه از پیکر بی جانت در سرزمین زینب، سوریه، بیخبر بودیم و مادر صبورت تو را در خواب مقابل خود در هالهای از نور میبیند
نوای یا صاحب الزمان در فضا پیچیده و به او تبریک میگفتند،
✴️همان ندایی که در دوران غیبت منجی،
هر از گاهی برای عروج اصحاب آخرالزمانی موعود،
در فضا منتشر میشود و گوشها از شنیدن آن عاجزند.✴️
حسن جان!
فردای آن شب بود که دلبستگانت تازه از پرکشیدن و نماندنت مطلع شدند، واحسرتا
هر کس نداند ما که میدانیم دردت چه بود،
هر کس ندید ما که دیدیم مسیرت چه بود،
و هر کس نشنید ما که شنیدیم حرفت چه بود،
"امام تنها نماند" این بود تنها وصیتت که نوشتی،
حسن جان شهید سید مرتضی آوینی گفت:
"ما بی وفایی کوفیان را جبران کردیم" این ما یعنی شما،
تا امثالتان باشند امام تنها نمیماند و ای کاش باشند !!!
عزیزم محمد حسن!
دلم از نبودنت گرفته بود که نوشتم.
چاره چیست، نیستی،
و امثال تو میخواهند نباشند تا علی و فاطمه باشند،
راستی در شرفیابیت به محضر زهرا از قول ما بگو،
پس سهم ما چه؟ و تکلیف ما چیست؟ بگو که از ماندن بدون شما می ترسیم،
در آخر بگذار دوباره بگویم بیچاره ما، بیچاره ما، بیچاره ما،
به یادت میمانم به یادم بمان.
تقدیم به روح حاضر "شهید محمد حسن قاسمی اشکفتکی"
پی نوشت: این جمله را یکی از علمای اهل دل در تعبیر خواب مادر شهید قاسمی فرمودند.✴️
شهید محمد حسن قاسمی مدافع حرم جامعه پزشکی
وسایل شخصی ... شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی...
ما را در سایت وسایل شخصی ... شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : dshohadaezeinabif بازدید : 323 تاريخ : پنجشنبه 25 خرداد 1396 ساعت: 9:17