خاطره ای از شهید محمد مسرور

ساخت وبلاگ

چند سال قبل به عنوان راننده کاروان راهیان نور در خدمت تعدادی از مشتاقان شهدا بودم. محمد آقای مسرور هم در کاروان بود. در یکی از روزها آمد و گفت: جارو دارید؟ گفتم: چطور مگه؟ گفت: می‌خواهم داخل اتوبوس را جارو کنم. گفتم شما زحمت نکشید این وظیفه ماست. خودمان انجام می‌دهیم. اما محمدآقا اصرار کرد و خودش تمام خاک‌های کف اتوبوس را تمیز کرد و وقتی همه خاک‌ها را جمع کرد؛ همه را بیرون از اتوبوس بر روی خاک های همان منطقه ریخت. وقتی از علت این کارش پرسیدم گفت: این خاک ها با خون شهدا آمیخته است و مقدس هستند و نباید جای دیگری برود.

خاطره از آقای مهرداد مرادیان

شهید محمد مسرور مدافع حرم

وسایل شخصی ... شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی...
ما را در سایت وسایل شخصی ... شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dshohadaezeinabif بازدید : 249 تاريخ : پنجشنبه 15 تير 1396 ساعت: 19:29